Saturday, October 14, 2006
دنیا مزه سیگار ناشتا دارد
مرگ پیش از همه چیز تنهاییاش را برایم فرستاده
حسرت میبرم به آنان که حتی نمیدانند دارند پیر میشوند
بس که سرشان گرم کارشان است
مرگ پیش از همه چیز تنهاییاش را برایم فرستاده
حسرت میبرم به آنان که حتی نمیدانند دارند پیر میشوند
بس که سرشان گرم کارشان است
Monday, October 09, 2006
خواب می بینم ،تو مدرسه تک کلاسه ی بزرگی درس میخونم ،که موسس و همه کاره اش صدام حسین است .کلاس کانکس دراز و تاریکیه که روزنی به بیرون نداره ،جز ضلع پشت سر کلاس که کامل بازه .با یه عده محصل 12-13 ساله ی دیگه پشت نیمکت های فلزی قراضه نشستیم ،صدام تاریخ خاورمیانه درس میگه .
یه دفعه من با همون لحنی که تو کل دوران تحصیل معلم های دینی رو باهاش کلافه کردم برمیگردم میگم :ولی استاد شما ازترس بمب های آمریکایی این بچه هارو دور خودتون جمع کردین
صدام بدون لهجه عربی میگه :خیلی مواظب باش پسر .اینجا ،هنوز من همه کاره ام
یه دفعه من با همون لحنی که تو کل دوران تحصیل معلم های دینی رو باهاش کلافه کردم برمیگردم میگم :ولی استاد شما ازترس بمب های آمریکایی این بچه هارو دور خودتون جمع کردین
صدام بدون لهجه عربی میگه :خیلی مواظب باش پسر .اینجا ،هنوز من همه کاره ام